آقای پارسای ماآقای پارسای ما، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه سن داره

پسرم پارسا

خدای مهربون سپاس

  پسرم بلاخره راضی شد  و قدم رو چشممون گذاشت  بامداد یکشنبه 29 شهریور ماه ساعت 2 و 35 دقیقه آقاپارسا به دنیا اومد و من و بابایی رو خوشبخت ترین آدمای روی زمین کرد    ...
22 مهر 1394

اتاق آقا پارسا

بلاخره اتاق گل پسرم رو آماده کردم   فدای گل پسر و وسایلش البته آقا پسر بهت بگم مامان تنبل نیستا  گرفتار بوده که نتونسته زودتر اتاق شما رو آماده کنه همش یه ماهه اسباب کشی کردیم و اومدیم کنگان و من هنوز خستگیه اسباب کشی تو تنمه اون حیوونای خوشگل دیوار اتاق هم کار مامان و خاله ها هست که از حدود 5 ماهه پیش گرفتار درست کردنشون بودیم پارسای عزیزم اگه بدونی چقدر چشم انتظار اومدنت هستیم انشالا صحیح و سلامت بیای پیش ما این وبلاگ هم میشه دفتر خاطرات شیرین زندگیمون به امید روزی که خودت بیای وبلاگتو آپ کنی شیرینیه زندگی     ...
5 شهريور 1394

روزانه های منو پارسا

این روزا حسابی سرمون شلوغه باکمک آقا پارسا  داریم وسایل رو میبندیم و آماده اسباب کشی میشیم خاله جون هم اومده کمک که آقاپارسا خسته نشه انشالا هفته دیگه اسباب کشی میکنیم انشالا خونه جدید برامون خوش یمن باشه پریروز هم برای آخرین بار رفتم مرکز سلامت شهرک پیش خانم آرش که آخرین معاینه بارداریم رو پیشش انجام بدم چون دیگه از اینجا میریم و باید پرونده مو هم تحویل بگیرم ببرم صدای قلب آقا پارسا رو گوش دادم که 130 تا در دقیقه بود و یه دونه واکسن توام زد تو بازوم که هنوز جاش درد میکنه  الان عزیز مامان 30 هفته سن داره و حسابی تو شکم مامانی وول میخوره وباعث ذوق مامان و بابایی میشه          ...
26 تير 1394
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسرم پارسا می باشد